به گزارش پایگاه خبری نصر و به نقل از فارس، «با آمریکا چه جوری مشکل حل میشود؟ این سؤال واقعی است، جدّی است. نمیخواهیم با هم دعوا کنیم؛ سؤال میکنیم: مشکل با آمریکا چه جوری حل میشود؟ با نشستن و مذاکره کردن و از آمریکا تعهّد گرفتن مشکل حل میشود؟ [اینکه] بنشینیم با آمریکا مذاکره کنیم، تعهّد بگیریم که شما باید فلان کارها را بکنید، فلان کارها را نکنید، مشکل حل میشود؟» ۱۴۰۱/۰۹/۰۵بیایید تصور کنیم میخواهیم بار دیگر با آمریکا مذاکره کنیم، در این صورت باید به چند مسئله تن دهیم:
۱. باید از بدعهدیها چشمپوشی کنیم
مثلا بیانیّهی الجزایر، سر قضیّهی آزادی گروگانها در سال ۶۰ را فراموش کنیم. همان زمان که نمایندگان مجلس «به واسطهی الجزایر و بدون رودررویی با آمریکاییها صحبت کردند… قرارداد گذاشتند، تعهّدهای متعدّدی گرفتند که ثروتهای ما را آزاد کنید، تحریمهای ما را بردارید، در امور داخلی کشور ما دخالت نکنید، و ما هم از این طرف گروگانها را آزاد میکنیم. گروگانها را آزاد کردیم، آیا آمریکا به آن تعهّدات عمل کرد؟ آیا آمریکا تحریم را برداشت؟ آیا آمریکا ثروتهای مسدودشدهی ما را به ما پس داد؟… یا در برجام؛ گفتند که [اگر] شما فعّالیّت صنعتی هستهای را کم کنید… ما این کارها را انجام میدهیم؛ تحریمها را برمیداریم… کردند این کارها را؟» ۴۰۱/۰۹/۰۵آمریکا با زبان چرب و نرم وعده داد اما در عمل توطئه کرد و مدتها بعد از امضای برجام هیچ تأثیر محسوس و ملموسی در وضع معیشت مردم به وجود نیامد؛ در حالی که برجام اصلاً برای برداشتن تحریمها بود. «در پایان هم همین شخصی که حالا الان سر کار است، این معاهده را پاره کرد.» ۱۴۰۳/۰۹/۱۹
۲. آنها باج میخواهند، مدام باید باج بدهیم
باجگیری یکی از ترفندهای آمریکاست. «به یک بار باج هم قانع نیستند؛… امروز میگویند هستهای را تعطیل کنید ــ اوّل میگویند بیست درصد را تعطیل کنید، بعد میگویند پنج درصد را تعطیل کنید، بعد میگویند بساط هستهای را برچینید ــ بعد میگویند قانون اساسی را عوض کنید، بعد میگویند شورای نگهبان را بردارید؛ آمریکاییها باج میگیرند. اگر بخواهید مشکلتان با آمریکا حل بشود، باید این کار را بکنید؛ مرتّب باج بدهید.» ۴۰۱/۰۹/۰۵
۳. بر خلاف آنها، باید از خط قرمزها عبور کنیم
در مذاکرات، «آمریکاییها بر سر موضع عنادآمیز خودشان محکم ایستادند و یک قدم جلو نیامدند. روی کاغذ یا در مقام وعده میگویند بله، ما تحریمها را برمیداریم، [امّا] برنداشتند و برنمیدارند.» ۱۴۰۰/۰۵/۰۶ با چه بهانهای چنین میکنند؟ آنها میگویند: «اگر میخواهید تحریمها برداشته بشود، باید الان در همین توافق یک جملهای را بگنجانید که این جمله به معنای آن باشد که بعداً باید دربارهی این موضوعات با شما صحبت کنیم و توافق کنیم؛ اگر چنانچه این جمله را نگنجانید ما الان با همدیگر توافقی نخواهیم داشت. این جمله چیست؟ این جمله یک بهانهای است برای مداخلات بعدی …تمدید برجام، دربارهی مسائل گوناگون، دربارهی موشک، دربارهی منطقه.»۱۴۰۰/۰۵/۰۶ در واقع از ما میخواهند خط قرمزی نداشته باشیم و مولفهها و عوامل قدرتمان را از بین ببریم.
۴.حرف باطل آنها را بپذیریم
«این جور نیست که آمریکا بخواهد مذاکره کند تا اینکه یک حرف حقّی را قبول کند؛ نه، میخواهد مذاکره کند تا یک حرف باطلی را تحمیل کند!… [مثلا] ما گفتیم که باید اوّل تحریمها برداشته بشود -چون ما خاطرجمع نیستیم به اینکه آنها وعده بدهند که تا حالا دهها بار به وعدههایشان عمل نکردهاند و ضدّ وعده عمل کردهاند، و حالا هم همین کار را خواهند کرد- لذا بایستی آنها کاری را که ما میگوییم اوّل انجام بدهند تا ما خاطرجمع بشویم که انجام گرفت، بعد ما آنچه تکلیفمان است انجام خواهیم داد.»۱۴۰۰/۰۱/۲۵ با وجود اینکه مذاکرهکنندگان اروپایی هم این خواسته ما را تصدیق کردند اما هرگز انجام ندادند زیرا تابع آنها هستند و خودشان واقعاً هیچ استقلالی ندارند.
۵.وضع اقتصادی دوران پهلوی را با وجود سلطه و تسلط آمریکاییها فراموش کنیم
ما تجربهی دوران تسلط آمریکا بر ایران را داریم. اگر قرار بر رونق و پیشرفت بود ؛ آن زمان ما در اوج تسلیم و رفاقت با آمریکا بودیم «حالا یک عدّهای خیال میکنند که اگر با آمریکا تعامل کردیم و اگر آشتی کردیم و رفیق شدیم، اوضاع کشور بهشت برین خواهد شد؛ نه، به قبل از انقلاب نگاه کنید ببینید چه جوری است.» ۱۳۹۹/۱۰/۱۹
۶. در برابر سخنان بیمنطق و زورگویی آنها تسلیم شویم
آمریکا مدام به دنبال تخریب و محدود کردن مسائل حیاتی جمهوری اسلامی ایران است؛ او کاملا غیر منطقی از ما میخواهد که امکانات دفاعیمان، اقتدار منطقهایمان را کنار بگذاریم. در واقع قدرت ملی خود را کنار بگذاریم: «دشمن میگوید بیایید مذاکره کنیم، یعنی اینکه شما بیایید پشت میز مذاکره بنشینید و ما به شما بگوییم باید شما موشک نسازید، شما هم باید قبول کنید؛ اگر قبول کردید که خب پدرتان درآمده؛ یعنی خودتان را بیدفاع کردهاید؛ اگر قبول نکردید، همین آش است و همین کاسه؛ باز هم دعوا، باز هم تحریم، باز هم تهدید.» ۱۳۹۹/۰۵/۱۰ تاسفبارتر اینکه «اگر ما تنازل هم بکنیم، آمریکا دست از نقش مخرّب خودش برنمیدارد.» ۱۳۹۵/۰۳/۱۴ ما این را در مذاکرات هستهای تجربه کردیم.
۷. از فریب و دغلبازی آنها چشمپوشی کنیم
آمریکا و کشورهای اروپایی که مذاکره میکنند، مذاکرهشان آمیختهی با دغل و فریبکاری است: «این کسانی که پشت میز مذاکره ظاهر میشوند، آن جنتلمنهای پشت میز مذاکره، همان تروریستهای فرودگاه بغداد هستند، اینها همانها هستند؛ تفاوتی نمیکنند؛ لباس عوض میکنند؛ این دست چدنی است که پوشش مخملی و دستکش مخملی را بیرون میآورد و خودش را نشان میدهد، وَالّا باطن، همان باطن است؛ هیچ تفاوتی ندارد. اینها نمیتوانند کسانی باشند که انسان به اینها اطمینان پیدا کند.» ۱۳۹۸/۱۰/۲۷ مثلا «یکی از ترفندها هم همین است: یکی یک حرفی بزند، آن دیگری یک چیز دیگری بگوید، برای اینکه طرف مقابل را سردرگم کنند.» ۱۳۹۸/۰۶/۲۶ و یا «در اثنای کار مرتّب دبّه میکنند، مرتّب اضافه میکنند، مرتّب چانه میزنند.» ۱۳۹۷/۰۵/۲۲ این مذاکره، مذاکره نیست فریب است.
۸. راه دخالتهای آمریکا را باز کنیم
دشمن با مذاکره میخواهد راه نفوذ خود را باز کند: «مذاکره و نشستن پشت میز و مانند اینها، مقدّمهی دخالتها و حضورها است.» ۱۳۹۸/۱۰/۱۸ «اگر ما امروز راه را برای مذاکره با آمریکاییها و وسوسههای آنها در بخشهای مختلف، باز کنیم، نه فقط زمینهساز نفوذ آشکار و پنهان آنها شدهایم بلکه پیشرفت مورد نظر کشور هیچگاه محقق نخواهد شد و عقبماندگی قطعی خواهد بود.» ۱۳۹۵/۰۶/۲۸
۹. فشار حداکثری را بپذیریم یعنی بپذیریم که به زانو درآمدیم
طرف مقابل، نشستن ما پشت میز مذاکره و قبول مذاکره از سوی ایران را به معنای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی میداند. از همین رو مدام بر مذاکره اصرار دارد. حتی دلیل اینکه اروپاییها را واسطه میکند از همینروست: «میخواهد بگوید که ما بالاخره با فشار اقتصادی، با تحریمهای شدید توانستیم ایران را به زانو دربیاوریم تا بیاید با ما بنشیند پشت میز مذاکره. میخواهد این را به دنیا تفهیم بکند، میخواهد اثبات کند که سیاست «فشار حدّاکثری» یک سیاست درستی است و این سیاست اثر کرد.» ۱۳۹۸/۰۸/۱۲ در واقع او راهبرد فشار را با تاکتیک مذاکره جلو میبرد تا طرف مقابل را ابتدا خسته کرده به زانو درآورد. سپس به مذاکره دعوت کند. «این مذاکره برای این است که محصول آن فشارها چیده بشود.» ۱۳۹۸/۰۳/۰۸ بدینترتیب نتیجه این خواهد شد که ما معاملهای «بیفایده و باضرر» ۱۳۹۸/۰۳/۰۸ را قبول کنیم. یعنی به خوردن «سم مهلک» ۱۳۹۵/۰۵/۱۱ تن دهیم.
راه حل چیست؟
«در مقابل این حرکت خصمانهی دشمن، ملّت ایران باید چهکار بکند؟ مسئولین باید چهکار کنند؟» ۱۳۹۶/۰۶/۲۶رهبر انقلاب معتقدند: «ما یک راهی باید خودمان انتخاب بکنیم، آن راهمان را برویم؛ بگذارید دشمن دنبال شما بدود.» ۱۳۹۵/۰۵/۱۱ اما آن راه کدام است؟آیت الله خامنهای، برای ارائه راهکار، دو جور نگاه کلان به پیشرفت و رونق اقتصادی را ترسیم میکنند: «یک نگاه میگوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّتهای درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم. ظرفیّتهای بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیّتها یا استفاده نشده است یا درست استفاده نشده است؛ از این ظرفیّتها استفاده کنیم؛ [یعنی] اقتصاد درونزا؛ اقتصادی که مایهی خود و مادّهی خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از تواناییهای مردم خودمان به دست میآورد. این یک نگاه است… نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجیمان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوّم است.
امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوّم یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بیفایده است. همین تحریمهایی که امروز علیه ملّت ایران اعمال میشود، دلیل محکم و متقنی است بر غلط بودن این نگاه؛ یعنی شما وقتی که به امید قدرتهای خارجی نشستید تا آنها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آنها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آنها به حدّ کم قانع نیستند. وقتی که شما نگاه میکنید به بیرون، مواجه میشوید با یک مسئلهای مثل کاهش قیمت نفت؛ ناگهان قدرتهای مستکبر با همراهی ایادی منطقهای خودشان متأسّفانه به این نتیجه میرسند که قیمت نفت را به نصف و گاهی کمتر از نصف برسانند؛ شما مواجه میشوید با یک چنین مشکلی؛ وقتی نگاه به بیرون باشد، این است. وقتی شما نگاه به درون کردید، دیگر اینجور نیست. امروز خارجیها و رؤسای قدرتهای مستکبر میخواهند همین نگاه دوّم را در مردم ما تقویّت کنند… این نگاه، نگاهی است که هرگز به نتیجه نخواهد رسید؛ باید نگاه کنیم به درون کشور، ظرفیّتهای درونی بسیار است… وقتی که اجازه نمیدهند که شما برای زمین خودت از بیرون آب بیاوری، باید چاه حفر کنی و از درون زمین خودت آب بیرون بیاوری تا محتاج آب آن همسایهی بخیل نباشی؛ باید از درون خود استمداد کنیم و بتوانیم کارها را پیش ببریم.» ۱۳۹۴/۰۱/۰۱آری، «اساس کار این است. ما باید به خودمان اتّکاء کنیم؛ به دیگران نمیشود اتّکاء کرد، به بیگانگان نمیشود اتّکاء کرد، نمیشود اعتماد کرد.» ۱۳۹۵/۰۱/۱۸
انتهای پیام/